گفتم: واقعا داری میری؟ گفت: آره... گفتم: منم بیام؟
گفت: جایی که من میرم جای ۲ نفره نه ۳ نفر! گفتم:
برمیگردی؟ فقط خندید… اشک توی چشمام حلقه زد،
سرمو پایین انداختم، دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو
بالا آورد گفت: تو کجا میری؟ ...گفتم: میرم بالاخره یه جایی... گفت: تنها
نریا، یکیو با خودت ببر...! گفتم: جایی که من میرم جای ۱ نفره نه ۲
نفر! گفت: برمیگردی؟ گفتم: جایی که میرم راه برگشت نداره! من رفتم
اونم رفت... ولی اون مدتهاست که برگشته و با اشک
چشماش خاک مزارمو شستشو میده... .!!
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.